وقتی در یک فیلم سوالهایی مطرح میشود که تماشاگر را وادار میکند آن سوالها را از خودش بپرسد، متوجه میشویم که درگیر یک تجربهی سینمایی موفق شدهایم.
گروه فرهنگ و هنر: وقتی در یک فیلم سوالهایی مطرح میشود که تماشاگر را وادار میکند آن سوالها را از خودشان بپرسند، متوجه میشویم که درگیر یک تجربهی سینمایی موفق شدهایم. فیلمهای سوال برانگیز که ما را به قلاب میاندازند باعث میشوند که ما بخواهیم انتخابها و احساساتی را که کاراکترها درگیرشان هستند احساس کنیم.
به گزارش بولتن نیوز به نقل از دیجی کالا مگ، این فیلمها وقتی حقیقتا استثنایی میشوند که بازتابی از انتخابهای محتمل ما، تصمیمگیریها و سوالاتی هستند که باید با آنها روبهرو شویم. این فهرست ۸ فیلمی است که سوالات غیرممکنی برای تماشاگر مطرح میکنند.
۱. انتخاب هابسون
عنوان اصلی: Hobson’s Choiceکارگردان: دیوید لینبازیگران: چارلز لاتون، جان میلزمحصول ۱۹۵۴دیوید لین در یکی از معدود فیلمهای کمدی که ساخته، جوری کارگردانی کرده که نه تنها خروجیاش یک فیلم بزرگ با بازیهای فوقالعاده شده که سوالاتی هم طرح میکند از قبیل این که: آیا میتوانم اهداف و کارهای زندگیام را به پای آرزوهای دخترم فدا کنم؟ فیلم به راه و روشی منحصر به فرد با لحنی کمدی در تمام طول مدتش جواب این سوال را کشف میکند. کمدی که خیلی خوب و محکم ساخته شده است.
در حالی که دیوید لین به عنوان یک
فیلمساز استودیویی در اوج بود، با ساخت این فیلم دست به خطر زد. فیلمی که به نسبت کارهای حماسی و بزرگ او خیلی کمتر تحسین شد اما با این وجود از شخصیتهای خیلی انگلیسی او فاصله نگرفته بود. علیرغم این که در فیلم سه دختر حضور دارند تمرکز آن روی ازدواج
برندا دی بنزی با یک کفاش کمروست که به عقیدهی پدر توانا و مقتدرش با بازی
چارلز لاتون که صاحب یک کفش فروشی است ازدواجی نادرست و غلط است.
همهی بازیهای بازیگران درخشان و چشمگیر است اما نکتهی اصلی فیلم به انتخاب لاتون برمیگردد که باید رویاهایی را که برای مغازهش داشته و سبک زندگی فعلیاش را رها کند تا بتواند ترتیب ازدواج دخترش را بدهد. البته که پدرها همیشه بهترینها را برای بچههایشان میخواهند و موقعیتهای اینچنینی میتواند مشکلات بزرگی ایجاد کند. فقط کافی است به فیلمهای کارنامهی
یاسوجیرو اوزو نگاه کنید.
لین یک نمایشنامهی شبه کمدی را با کاراکترهای گسترش یافته جلو میبرد. همهی فیلم نمایش احساسات پدر است که تلاش میکند، خرابکاری میکند و برای نابودی یا نجات خانوادهاش خشمگین میشود. یک نفر میتواند از خودش بپرسد میتوانم زندگی حال حاضرم را برای بهتر شدن زندگی بچههایم فدا کنم؟
۲. جنگ تمام شده است
عنوان اصلی: The War is Overکارگردان: آلن رنهبازیگران: ایو مونتان، اینگرید تولینمحصول ۱۹۶۶بعد از ساخت چند فیلم موفق که باعث شد
آلن رنه نامی شناختهشده برای عشاق سینما شود و تجربیات او را از قبیل نماهای کوتاه با کاتهای سریع و سوالهای تفکر برانگیز و مقاصد مشخص برای مخاطب تعریف کرد، او سراغ موضوع
جنگ الجزیره رفت و روی آن تمرکز کرد. سوژهای بحث برانگیز که در کمال تاسف زیر سایهی فیلم
پونتهکوروو یعنی
«نبرد الجزیره» قرار گرفت که به سوژهای مشابه میپرداخت.
ایو مونتان باید تصمیم بگیرد که بین راههای قدیمش و عشق جدیدش یا سبک زندگی اصلاح شده یکی را انتخاب کند.
در طول مسیر فیلم، مونتان از اسپانیای کمونیست به پاریس برمیگردد. در پاریس با مرد جوانی ملاقات میکند که روشهای قدیمی انقلابی او را بسیار دوست دارد و آنها را به شیوهی افراطیتری استفاده میکند. هر چه فیلم جلوتر میرود، رنه به سرعت کاتهایی میزند که در جریان اخبار کاراکتر مونتان قرار بگیریم. پرسش نهایی فیلم این است که در نهایت او
چه تصمیمی خواهد گرفت.
بدون توجه به بیانیهی انقلابی فیلم، تقریبا هر کسی که تجربیاتی در زندگی داشته باشد که باعث تغییرش شده، ممکن است از خودش بپرسد که اگر به عقب برگردد همان تجربیات را تکرار میکند یا نه. این که آیا آن تجربهها در نهایت خوب بودهاند یا بد. در نتیجه ما دائما با
بحران وجودی ایو مونتان در فیلم دست به گریبانیم.
از آنجایی که فیلم در زمان پخشاش درست دیده نشد، مهم است که فیلم را فقط در بستر دوران سیاسی گذشتهاش نبینیم بلکه در آن خواستهی یک مرد را برای
انتخابی در آینده ببینیم که با توجه به گذشتهاش میخواهد دست به این انتخاب بزند.
۳. وضعیت رفع خطر
عنوان اصلی: Fail Safeکارگردان: سیدنی لومتبازیگران: هنری فاندا، والتر ماتئومحصول ۱۹۶۴فیلم احتمال نابودی در جنگ هستهای میان ایالات متحدهی آمریکا و روسیه را در اوج
جنگ سرد یعنی سال ۱۹۶۴ به تصویر میکشد. این تصمیمی است که
هنری فاندا در نقش رییسجمهور آمریکا قرار است بگیرد.
از آن جایی که فیلمنامهی سرکش فیلم تصمیم به پایان جهان داشت، فاندا با پرسش غیرمحتملتری دست و پنجه نرم میکند. نابودی تهدیدکنندهای که اجتنابناپذیر است. در یک مکالمهی ضروری و دوستانه با اتحادیهی جماهیر شوروی، کاراکتر فاندا باید یکی از شهرهای آمریکا را
قربانی کند تا جواب نابودی یکی از شهرهای شوروی را بدهد.
در نتیجه فاندا باید
نیویورک را به کیفرخواست شوروی بمباران کند. شهری که همسرش در آن اقامت دارد. تا به عوض آن برای جهان صلح به ارمغان بیاید.
لومت مونتاژ ده نما از خیابانهای نیویورک، شهر خودش را نشان میدهد و میپرسد: آیا حاضرید شهر خودتان و شهر همسرتان را بمباران کنید تا مردمی را که سوگند یاد کردهاید از آنها دفاع کنید نجات بدهید؟
سوال دشواری است. مقیاسش مهم نیست. لومت این حقیقت را در فیلم خودش به چالش میکشد توسط نقشی که به درخشانی توسط هنری فاندا ایفا شده است. در نهایت چه تصمیم شخصی بگیریم و چه حرفهای باید بار تصمیمی را که گرفتهایم تا آخر عمر به دوش بکشیم. مهم نیست چهقدر سوالی که از ما پرسیده شده محتمل باشد.
۴. ایثار
عنوان اصلی: The Sacrificeکارگردان: آندری تارکوفسکیبازیگران: ارلاند جوزفسون، سوزان فلیتوودمحصول ۱۹۸۶آندری تارکوفسکی در آخرین فیلمش در حالی که در بستر مرگ بود (و خودش هم این را میدانست) شروع کرد به بازتاب دادن زندگیاش در روسیه، تبعید خودخواسته و کارهای هنریاش. در نتیجه در این فیلم که آواز قوی تارکوفسکی بود (آواز قو استعارهای حاکی از آخرین اثر هنری هنرمند است) او سوالات بسیار مهمی مطرح میکند از جمله این که: آیا حاضرید خودتان و خانوادهتان را برای جلوگیری از یک هولوکاست هستهای نابود کنید؟
فیلم در برداشتهای بلند نشان میدهد که مردی از خدا درخواست میکند که در ازای قربانی شدن او و خانوادهاش از
هولوکاست اتمی جلوگیری کند و به خصوص نوهاش را نجات بدهد. از صحنهی افتتاحیهی فیلم میبینیم که او رابطهی روشن و صادقانهای با پسر جوان دارد و جنبههای مختلف جهان را برای او تشریح میکند. علیرغم این واقعیت که خودش خیلی چیزها را نمیداند.
در حالی که فیلم به پایان و نتیجهگیریاش نزدیک میشود، چیزی که ممکن است یک خیال، وهم، کابوس یا واقعیت محض باشد، میبینیم که مرد چهطور همهی تلاشاش را میکند تا از
جنگ جهانی سوم جلوگیری کند. آیا رییس خانواده این کار را میکند که بقیه را نجات بدهد؟ آیا از کتابهای آسمانی میآموزیم که برای نجات دیگران باید قربانی بدهیم؟ و از جنبهی سینمایی وقتی تارکوفسکی به پایان نزدیک میشد به چه چیزی فکر میکرد؟ آیا پسرش و خانوادهاش در روسیه بودند در حالی که او در سوئد تبعید بود؟ آیا او همه چیز را فدای هنرش کرد؟ نتیجهگیری دربارهی همهی اینها برعهدهی ما گذاشته شده است.